نشستهام به در نگاه میکنم

نشسته‌ام به در نگاه می‌کنم
دریچه آه می‌کشد
تو از کدام راه می‌رسی
خیال دیدنت چه دلپذیر بود
جوانی ام در این امید پیر شد
نیامدی و دیر شد😞 😔 😢

سایه




بامداد یکشنبه سی ام #تیر ۱۳۹۸
ساعت پنجاه و پنج دقیقه بامداد
۱۹۰۶
۱۸۹۱
دیدگاه ها (۱۸)

و سوگند به این روزهای داغ تابستان..که من از تو بارها و بارها...

تو را دوست دارم چون نان و نمکچون لبان گر گرفته از تبکه نیمه‌...

حواسم را نمیدانم ..... 😍 😍 😍 😐 😐 😐 #hese_khobپنجشن...

خلاثه بح بضرگی خودتون ببخشید😉 😉 😍 😍 چهارشنبه بیست و ششم ...

تو از کدام راه می رسی؟خیال دیدنت چه دلپذیر بود.جوانی ام در ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط