همیشه گفتم بازم میگم که خدا رو به مصداق یه نگهبان بالای ی

همیشه گفتم بازم میگم که خدا رو به مصداق یه نگهبان بالای یه دیوار بلند که یه در داره ببین ، تو اینور در هستی ، یه خطری دنبالت میکنه از نگهبانی که اون بالاس میخوای درو باز کنه و بری اون طرف و از مشکلت خلاص بشی ، اما نگهبانه درو باز نمیکنه یا دیر باز میکنه ،ناراحت میشی از نگهبانی ک اون بالاس ،دلگیر میشی و تو دلت میگی بهت اهمیت نمیده و یا اصن تورو نمیبینه اما تو که خبر نداری اون طرف دیوار چی هست و چی در انتظارته ، نگهبانه داره میبینه که اون طرف دیوار یه خطر که خطرناک تر از این چیزی که درگیرشیم هست ، میخواد همین طرف بمونیم و میدونه میتونیم طاقت بیاریم و بجنگیم تا اون طرف خطر رفع بشه و اون موقع درو باز کنه فقط باید یه کم صبر کنیم و بجنگیم ، به چیزی که میخوایم یا بهتر از اون وقتی صلاح باشه میرسیم ، امیدمون به خدا باشه همیشه و بهش تکیه و اعتماد کنیم ...

خدا جون عاشقتم
دیدگاه ها (۲)

ملت پسر خاله دارن منم پسر خاله دارم الاغ بهش میگم حالم خوب ن...

بیشعور الاغ بهم میگه عمر بزنم قیمه قیمش کنم دلم میخواد خفش ک...

مگه از این لحظه قشنگترم هست بدونن چی بیشتراز همه دوس داری بر...

#اگه#قصد#رفتن#کردم#میــــرم

سناریو درخواستی وقتی دوست دخترشونی و میری حموم

My lovely neighbor part : 2

داستان شکستن قلب ها

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط