موهیتو من🤍🌵pt19
شوگا : داستان خیلی پیچیده شد
جین : اره ولی چرا فیلیکس گفت جیهوپ میخواد خودش رو بکشه؟
ته : جین به نکته خوبی اشاره کرده
شوگا : شاید منظورش کشته شدن بوده !
ته : فکر نکنم
جیهوپ : الان چی میشه چی کار میکنیم؟
شوگا : امشب یه مهمونی داریم ک صد در صد کای و لیسا سرو کلشون پیدا میشه این مراسم بیشتر شبیه یه جلسه یا ... هست
جیهوپ : حالا مهمونی چی؟
شوگا : عقد من و ا.ت
کوک و ته : واتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
جین : عروسی داریم هوراااااا
کوک: یعنی چی هیونگ جدی جدی میخوای باهاش نامزد کنی؟
شوگا : اره مشکلش چیه
ته : مگه قرار نبود فیک باشه
شوگا : هست ولی باید به دور و بری هام نشون بدم ک نزدیک ا.ت نشن اون نامزده منه و بعدش از هم جدا میشیم
جین : شک دارم
شوگا : به چی؟
جین : به این ک بدش جدا بشین
نامی : به نظر منم اینا همش بهونه اس تو میخوای ا.ت رو مال خودت کنی
شوگا : من میرم شما هم برید مغذتون رو با وایتکس بشورید
جیهوپ : من فقط دو یا سه روز نبودم از کی تا حالا وضعیت به اینجا کشید؟
ویو ا.ت
ا.ت : اره دیگه جیمین اینم از داستان من
جیمین : واقعا متاسفم خیلی درد کشیدی :(
ا.ت : هییی چی بگم تو چی من داستانم رو گفتم تو ام بگو
جیمین : از شوگا هم پرسیدی داستانش رو ؟
ا.ت : قبل از همه ی اینا چند باری سر موضوع رو باز کردم ولی اون بحث رو عوض کرد یا گذاشت رفت ولی تو بهم بگو دیگه من بهت گفتممممم
ادامه داره....
جین : اره ولی چرا فیلیکس گفت جیهوپ میخواد خودش رو بکشه؟
ته : جین به نکته خوبی اشاره کرده
شوگا : شاید منظورش کشته شدن بوده !
ته : فکر نکنم
جیهوپ : الان چی میشه چی کار میکنیم؟
شوگا : امشب یه مهمونی داریم ک صد در صد کای و لیسا سرو کلشون پیدا میشه این مراسم بیشتر شبیه یه جلسه یا ... هست
جیهوپ : حالا مهمونی چی؟
شوگا : عقد من و ا.ت
کوک و ته : واتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
جین : عروسی داریم هوراااااا
کوک: یعنی چی هیونگ جدی جدی میخوای باهاش نامزد کنی؟
شوگا : اره مشکلش چیه
ته : مگه قرار نبود فیک باشه
شوگا : هست ولی باید به دور و بری هام نشون بدم ک نزدیک ا.ت نشن اون نامزده منه و بعدش از هم جدا میشیم
جین : شک دارم
شوگا : به چی؟
جین : به این ک بدش جدا بشین
نامی : به نظر منم اینا همش بهونه اس تو میخوای ا.ت رو مال خودت کنی
شوگا : من میرم شما هم برید مغذتون رو با وایتکس بشورید
جیهوپ : من فقط دو یا سه روز نبودم از کی تا حالا وضعیت به اینجا کشید؟
ویو ا.ت
ا.ت : اره دیگه جیمین اینم از داستان من
جیمین : واقعا متاسفم خیلی درد کشیدی :(
ا.ت : هییی چی بگم تو چی من داستانم رو گفتم تو ام بگو
جیمین : از شوگا هم پرسیدی داستانش رو ؟
ا.ت : قبل از همه ی اینا چند باری سر موضوع رو باز کردم ولی اون بحث رو عوض کرد یا گذاشت رفت ولی تو بهم بگو دیگه من بهت گفتممممم
ادامه داره....
- ۶.۶k
- ۱۸ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط