فکر کن

.
فکر کن ...
یه روز از خواب بیدار میشی ...
یهو میبینی که یه دختر کوچولو جلوی آینه وایساده ...
هر چیزی که روی میزه برمیداره و می ماله به صورتش ...
بهش میگی : ببینمت ؟
اونم صورت رنگی رنگیشو برمیگردونه و میگه :
خوشگل شدم بابایی ؟!!!
تو هم با صدای بلند میخندی و میگی :
تووووووله ... چرا به وسایل مامانت دست زدی ... اگه بفهمه دعوات میکنه هااا
اون میگه :
من میخواستم مثل مامانی خوشگل بشم ...
بعد دهنشو آویزون میکنه و میگه :
بابایی ... نذاری مامان منو دعوا کنه هاااا
تو هم بهش میگی :
شرط داره ... باید بیای تو بغل بابا و هزااار تا منو بوس کنی
اون میگه : بوس گنده ؟
تو میگی : آررررررره دیگه
یهو من سر میرسم تند میپره تو بغلت
من میگم :
چشمم روشن ... میبینم که خانوم خانوما برای باباشون خوشگل کردن
تو اونو تو بغلت قایم میکنی و میگی :
خب دخترم میخواست مثل مامانش خوشگل بشه دیگه
اونم تو بغلت میگه :
مامانی ببخشید
من نزدیک میشم ...
لپای دخترمونو میبوسم بعدش سره باباشو میبوسم میگم :
این یه بارو بخاطره بابات میبخشم !!
این یعنی بهترین روز زندگی
من
و
تو
و
نی نی هاےکوچولومون



پیــــچ عاشقـــانه یگانہ
⇩⇩⇩⇩
دیدگاه ها (۳)

این روزها از میان تمام آلات موسیقی دلم فقط شور میزند...شور د...

کف بازیتمام دنیا را گشته ام...اما...کنار تو دنیای دیگریست......

گوسفند-_-

اینم برا حدیث خانوم‌;)

قلب سنگی

پارت ۸۳

دوپارتی(درخواستی).. فلیکس وقتی که..

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط