Part

Part ¹⁰⁰
ا.ت ویو:
کوک:چرا رنگت پریده؟

تهیونگ ویو:
با خشم به ا.ت و جونگ کوک خیره شده بودم..نمیخواستم زود قضاوت کنم ولی...ولی..
جیمین:مطمعنم یه دلیلی پشت این کار ا.ت هست
محکم زدم رو میز جوری که تمام چیزای روی میز تکون بدی خوردن
تهیونگ:چطور میتونه دلیل داشته باشه
جیمین به صندلیش تکیه داد گفت
جیمین:فکر نمیکردم انقدر زود اتفاق بیوفته
عصبی نگاهش کردم...میدونست بدم میاد وقتی رمز حرف میزنه
تهیونگ:چرا پرست حرفتو نمیگی
جیمین پوزخندی زد گفت
جیمین:این دیگه کاملا واضحه..
انگشتش رو سمت شقیقش برد و با انگشتش روش زد گفت
جیمین:کمی از این استفاده کن اقای کیم بزرگ
جوزانی زدم و دوباره نگاه ا.ت کردم..دلیل عصبانیتم رو متوجه نمیشدم..نگاهم با نگاهش بهم قفل شد..رنگش پریده بود..جونگ کوک ا.ت رو سمت جایی که نشسته بودیم هدایت کرد..از خشم و نفرتی که درونم شکل گرفته بود سمتشون رفتم و یکی زدم تو صورت جونگ کوک..جونگ کوک که تو بهت بود با تعجب نگاهم میکرد
کوک:چت شده؟
نگاهمو سمت ا.ت دادم..نگران بنظر میرسید..مچ دستشو گرفتم..و سمت خودم کشیدمش
تهیونگ:نگفته بودی از جونگ کوک خوشت میاد
ا.ت ناباور نگاهم میکرد
تهیونگ:فکر کنم بوسه شیرینی با جونگ کوک داشتی
از عصبانیت مچ دستش که توی دستم قفل شده بود رو فشار دادم تا جایی که اخش بلند شد
ا.ت:دلیل داره
پوزخندی بهش زدم گفتم
تهیونگ:دلیل های احمقانه
با صدای یکنفر پشت سر ا.ت سرم رو بلند کردم..رابرت؟ اون اینجا چیکار میکرد..میدونستم جریان ا.ت و رابرت چیه برای همینم ا.ت رو جوری تو اغوش کشیدم که چهرش معلوم نباشه..
رابرت:فکر کنم صدای ا.ت رو شنیدم
اخمی کردم گفتم
تهیونگ:ا.ت؟
رابرت سرش رو تکون داد گفت
رابرت:اره ا.ت
اهمیت بهش ندادم و ا.ت رو جوری که چهرش معلوم نشه سمت میز بردم..ا.ت رو کنار جیمین نشوندم و خودمم کنار ا.ت نشستم..جیمین نگاهی به ا.ت و جونگ کوک انداخت گفت
جیمین:چی شده
جونگ کوک که دستش روی صورتش بود نگاهی به من کرد و خواست چیزی بگه که ا.ت گفت
ا.ت:خودم همه چیز رو میگم
نگاهی به من انداخت و گفت..همه چیز رو گفت..با فهمیدن همه چی اهی کشیدم و دستمو داخل موهام فرو بردم...
جیمین:پس دیدی که دلیل داشت اقای کیم..باز هم زود قضاوت کردی
دوباره اتفاق افتاد..زود قضاوت کردم...دوباره و دوباره

ادامه دارد 🍷
دیدگاه ها (۶۲)

Part ¹⁰¹ا.ت ویو:دوباره و دوبارهسر همین قضاوت ها میدونستم اخر...

Part ¹⁰²ا.ت ویو:نگاهی به تهیونگ انداختمتهیونگ:برو داخل ماشین...

Part ⁹⁹ا.ت ویو:جیمین:بهتره حواست به ا.ت باشهتهیونگ بدون حرف ...

Part ⁹⁸ا.ت ویو:مدتی گذشت و تمام جاده خیس شده بود..با برخورد ...

شوهر دو روزه. پارت۷۷

WISH MEET YOUPART 16ویو روز بعدادمین. ا/ت صبح زود بیدار شد و...

love Between the Tides²⁴تهیونگم: خوش گذشتتهیونگ: آره خیلی خو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط