بدبوی

#بد_بوی
#پارت_۳۳

#جیمسون

_چی داری میگی گریسون تو الینا میخواین برین مسافرتتت؟؟؟؟

دارم هوار میکنم فریاد میشکم داد میزنم

_نه احمق قراره خواهر الینا لنا با کریستین بره مسافرت منم گفتم من و خواهرش هم بری..

نمیزارم حرفش رو تموم کنه

_اولا الینا خانم
دوما تو بیجا کردی
اگه کسی بخواد باهاشون بره اون منم شیر فهم شدی ؟

_با برادرت درست حرف بزن جیمسون

_تو مثلا برادرمی؟ تو مردی؟ میخوای با دوست دختر من بری مسافرت عشق و حال؟

_اولا اون دوست دخترت نیست دوما ما نمیریم عشق و حال یکی حواسش به خواهرشه یکی به برادرش لنا و کریستین قراره عشق و حال کنن

_تو و الینا هیچ گوری نمیرین

_به تو چه شما اصلا میونه خوبی هم باهم ندارید

_گریسونننننن الینا مال منههههه

_جیمسون الینا مال کسی نیست اون عروسک تو نیست

_الینا عروسک خودمه مال منه

_عه بسهههه

اینو کریستین گفت

#لنا

بعد از کلی حرف زدن با خواهرم قرار شد اجازه بده بریم اما خودش هم گفت باهامون میاد ولی جوری رفتار میکنه اصلا انگار نیست

منم قبول کردم چون این تنها شرطش بود

باید به کریس زنگ بزنم بگم یکی از برادراشو با خودش بیاره بهتره بگم اون برادر بزرگش رو بیاره گریسون چون الینا با اون یکی برادره جیمسون فکر کنم زیاد میونه خوبی نداشته باشه

شرط پارت بعد لایک ها بالای ۱۵ تا
کامنت ها بالای ۷۰ تا