خوشحالی از ته دل وقتی بود که خونه مادربزرگ بودیم و با رخت

خوشحالی از ته دل وقتی بود که خونه مادربزرگ بودیم و با رخت خواب هاش بازی می‌کردیم ...

#نوستالژی
┈••✾❀♡🄱🄰🄷🄰🅁♡❀✾••┈
دیدگاه ها (۱)

‏یکی باشه که سلول به سلولِ بدنت تعجب کنه، که چجوری یه آدم ای...

توی این هوای سرد زمستانیاز خدا میخوام تو بغل کسی باشید که عا...

بیخود برای من شب خوش آرزو نکن! خوابم نمی برد، به خدا "بی حضو...

دلم میخواد بیام وسطِ حجمِ خستگیاتون بگم: "فعلا بشین یه چایی ...

روزی میرسه که هممون لبخند می‌زنیم...ولی نه به اجبار و نقش با...

اینو هممون تجربه کردیم وقتی داشتیم تو کوچه بازی می‌کردیم بعد...

آرزو می کنم تو زندگیتبه جایی برسی که هر شب قبل خواباز ته دل ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط