روباه گفت

روباه گفت:
کاش سر همان ساعت دیروز آمده بودی.
اگر مثلا سر ساعت چهار بعد از ظهر بیایی من از ساعت سه تو دلم قند آب می شود و هر چه ساعت جلوتر برود بیش تر احساس شادی و خوش بختی می کنم.
ساعت چهار که شد دلم بنا می کند شور زدن و نگران شدن.
آن وقت است که قدر خوشبختی را می فهمم!
امّا اگر تو وقت و بی وقت بیایی من از کجا بدانم چه ساعتی باید دلم را برای دیدارت آماده کنم؟!
هر چیزی برای خودش رسم و رسومی دارد.

آنتوان_دوسنت_اگزوپری
دیدگاه ها (۱)

من که بیدارم از جداییِ توستتو چرایی به نیمه شب بیدار...رهی_م...

🍂 شبانه های مرا می‌شود سحر باشی...!؟🍂 محمد_علی_بهمنی

گوشه ای از قلبم آهنگی می نوازد نبودن های تو را چنگ می زند قل...

هزار بار هم از رویش بنویسمدردی دوا نمیکندنبودنت را بلد نمیشو...

آپدیت اینستاگرام اسکیز با چالش سوال و جواب از پسرا "💭: بیشتر...

سه پاتر(درخواستی) P3

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط