بانگ در بانگ

بانگ در بانگ
خروسان می خوانند.

تا دوردست های گمان اما
در این پهنه یِ ماسه و شوراب
روستائی نیست.

روز است که دیگر باره باز می گردد
یادآورِ صبح و سلام و سبزه،
و تحقیر است که هر سپیده دَم
از نو
اختراع می شود
در تجربه گریان همیشه
دیدگاه ها (۱)

گوییهمیشه چنین استای غریوِ طلب ــ:تو در آتشِ سردِ خود می‌سوز...

تهیونگ تک پارتی غمگینا/ت : سلام من ا/تم و ۲۰ سالمه ، من و ته...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط