دریا به کجا می بری آخر نفسم را

دریا به کجا می بری آخر نفسم را؟
هم همدم تنهایی و هم، همنفسم را

از دور صدا کردم و گفتم نَبَر او را
ای موج نبر هستی و فریاد رَسم را

من سنگ شدم لایِ لَجَن های لجنزار
فریاد زدم: آی، شکستم " قَفسم "را

ای رود نَبَر ماه و کمی دست نگه دار
آتش زده ام خِرمنِ پر خار و خَسم را

نِفرین به گناهم که شکستم دل او را
هم، همدَمِ تنهایی و هم همنَفسم را....

دیدگاه ها (۱)

سیه دردانه ی چشمت، که جان در باور اندازد به مستی صد رقم عشوه...

تا ز جان و دلِ من نام و نشان خواهد بودغم و اندوهِ توام در دل...

یادم نمی کنی و ز یادم نمی روییادت بخیریار فراموش کار من . . ...

کنار تو کلام من دوباره عاشقانه شدتمام خاطرات من به عشق تو تر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط