تنفرتاعشق

#تنفر_تا_عشق
#اد_جئون
#پارت_82


(*دو روز بعد)

ویو ات
امروز کله سحر از خاب نازنینم بلند شدم و رفتم حموم کارای لازم رو انجام دادم


و در نهایت بعد ۴۰ دقیقه از حموم اومدم بیرون

موهامو خشک کردم و یکم کرم ب صورتم زدم
از اونجایی ک گشنم بودبعدش رفتم پایین تا صبحونه بخورم


و اولین چیزی که دیدم کوک بود!

که با بالا تنه لخت و ی حوله سفید دور گردنش منتظر درست شدن ی چیزی بود

اهمی کردم که متوجهم بشه

کوک:اوه اومدی ؟

ات:اوم


کوک:بشین ی چند دقیقه دیگه ی چیز خشمزه برات میارم

ات:اوم باش

ی چند مین نشستم که با کیک تو دستش گفت

کوک:ببین چه کردم ،کلی زحمت کشیدم برات درستش کنماا

ات:اوو امیدوارم مزشم مث قیافش خوب باشه

کوک:مگه میشه بد باشه من درستش کردماا

ات:راست میگی اصلا حواسم نبود سر اشپزز

مشغول خوردن شدیم
کیکی که درست کرده بود واقعا خش مزه بود

ات:امروز خیلی خیلی خشگل شدی جوری که دلم میخاد کل روز نگات کنم

کوک:کل روز؟

ات:اومم

کوک: کل روز که نمیشه ،کارای زیادی داریم

ات:ولی من دلم میخاد نگات کنممم

کوک:شب ، شب کلی وقت داری نگام کنی
تازه اون موقع منم با دقت بیشتری نگات میکنم


ات:هوفف تو هم ک همه چیز رو ب شب ربط میدی

کوک:من کلا شبا رو دوست دارم

ات:برای چی مثلا؟

کوک:خدت میدونی دیگه

ات:اصن کی گفته قراره شب اتفاقی بیوفته؟؟

کوک:اتفاقی نمیوفته؟؟؟؟

ات:معلومه که ن ، شب من قطعا خستم و جونی برام نمیمونه


کوک:مشکل نداره من کاری میکنم جونی برات بمونه

ات:اصن من دیگه حرع نمیزنم

کوک:چرا؟

ات:چون من هرجی میگم ب شب ربط میدی

کوک :خب تو هم میگی قرار نیس اتفاقیه بیوفته

ات:(ازین نگاه ها ک میخاد کوک رو خفه کنه)

......


نظراتتون👼🏻👀
دیدگاه ها (۰)

#تنفر_تا_عشق #اد_جئون #پارت_83کوک:خب تو هم میگی قرار نیست ات...

#تنفر_تا_عشق #اد_جئون #پارت_84ات: میخام برم ارایشگاه میای؟سئ...

#تنفر_تا_عشق#اد_جئون#پارت_81وارد طبقه سوم ک میشن ات میگه..ات...

نمیدونم دعا کردین یا ن ولی

هنرمند کوچولوی من

جهنم من با او🍷 فصل ۲# پارت ۴۸ا.ت : کوک ؟کوک : جان کوکا.ت : ...

پارت ۸

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط