گفت معلوم نیست که پوست کلفت شدیم یا بیحس یا شایدم هر دو

‏گفت معلوم نیست که پوست کلفت شدیم یا بی‌حس یا شایدم هر دوش که دیگه چیزی رومون اثری نداره، خیلی که‌ تحت تاثیرش باشیم، ادای اون حس رو در میاریم، ادای خندیدن، ادای دوست داشتن، ادای گریه کردن، ادای زندگی کردن، ادای مردن، ادای مردن و زندگی کردن حتی! :)
دیدگاه ها (۱)

شب ز غم چون گذرانممنِ تنها مانده؟ای خوش آن‌کس که شبشتکیه به ...

#NOBODY

دل نهادم به صبوری که جز این چاره ندانم...

در اندرون من خسته دل ندانم کیست..که من خموشم و او در فغان و ...

خدمتکاره عمارت ارباب پارت معرفی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط