تو مال منی پارت ۶۴

که یهو دوباره کوک اومد وگفت

کوک : نمی‌خوای بیای داخل نمیتونم در خونه زیاد بخاطر تو وا بزارم ( سرد و خشن)

ا.ت : اومدم

کوک بدون حرفی رفت


ا.ت نشست و به بم نگاه کرد و گفت

ا.ت : بم ... احیانن کوک شیشه می‌کشه تا چند دقیقه پیش من رو ستایش میکرد الان اومد منو نیایش کرد واقعا تکلیفش با خودش مشخص نیست

کوک : ااااا.تتتتتت ( داد بلند)

ا.ت : اومدم اومدم بم چون من برم الان میاد هم من هم تورو پاره می‌کنه

ا.ت رفت داخل و دید کوک سر میز نشسته اجوما هم داره غذا هارو میاره

ا.ت : اجوما چیکار کردی چقدر میز رنگ وارنگ هست ( ذوق )

اجوما : اختیار داری دخترم

کوک : اجوما میتونی بری خونه

اجوما : چشم آقا خدانگهدار خانم

ا.ت : خداحافظ اجوما مراقب خودت باش

(اجوما رفت )

کوک : همیشه باید آنقدر با آدما مهربون باشی

ا.ت : من مثل تو سنگ دل نیستم

کوک : خیلی رو دار......

ا.ت یدونه رامن گذاشت دهن کوک و باعث شد کوک حرفش نصفه بمونه

ا.ت : بخور خوشمزس
ا.ت : وسط غذا هم نباید حرف بزنی

کوک : چرا

ا.ت : چون هوا می‌ره تو دلت بعد دلت گنده میشه اون وقت دیگه چاق میشی من خوشم نمیاد شوهرم چاق باشه ( کیوت و سرش پایینه داره غذا رو گل چین می‌کنه )

و به خودش میاد

ا.ت : فاخ الان من چرا باید همچین حرف میزدم ( تو دلش)

کوک : اومممم مثل اینکه شوهر سیسپک دار دوست داری نه ( کمی عصبانی و پوزخند )

ا.ت : حییححیحیحی میگم غذای اجوما خیلی خوشمزه نشده

کوک : پس اگر من چاق بشم میری با یه مرد سیسپک دار اره

ا.ت : نه ببین منظورم اینه تو خودت سیسپک داری پس بهتره چاق نشی سیسپکت قشنگ تره ( یهو دست رو گذاشت رو دهنش)

ا.ت : ا.ت روانی اومدی جمعش کنی بد ترش کردی احمق ( تو دلش)

ا.ت : من برم بخوابم

کوک : غذات هنوز نخوردی

ا.ت : مرسی سیر شدم
ا.ت : شب بخیر

ویو کوک

ا.ت خیلی کیوت شده بود منم خواستم یکم اذیتش کنم و رفتم بالا تو اتاق دیدم که خوابه لباسم رو در آوردم چون من همیشه عادت دارم بدون لباس بخوابم این چند روز بخاطر ا.ت پوشیده خوابیدم ولی خودش گفت از سیسپک هام خوشش میاد
رفتم رو تخت دراز کشیدم و دستم رو دور کمرش گذاشتم و کشیدمش سمت بدن خودم معلوم بود بیداره چون یه زره لرزید وقتی کشیدمش سمت خودم


کوک : خانم کوچولو میدونم بیداری
کوک : برگرد سمتم یه سوپرایز برات دارم

ا.ت : مرسی ممنون پایین به اندازه کافی خجالت زده شدم

کوک ا.ت رو برگردوند ا.ت چشماش بسته بود وقتی چشماش رو باز کرد جیغ زد و جلو چشماش رو گرفت

ا.ت : جیغ

کوک : چیه کر شدم

ا.ت : تو لختی

کوک : من همیشه لخت می‌خوابم ولی بخاطر تو لباس تنم بود الان هم که خودت گفتی دوست داری پس منم اومدم

ا.ت : من پیاز خوردم

کوک : میخواستی سیر بخوری دیگه این کارو نکنی

ا.ت : باشه تو بدون لباس بخواب ولی من رو ول کن برم رو کاناپه

که یهو ....
دیدگاه ها (۲۵)

تو مال منی

تو مال منی

تو مال منی

تو مال منی پارت ۶۲

WISH MEET YOUPART 15ویو ا/ت. بعد از اینکه ون مرد نجاتم داد س...

پارت ۹۷ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۹۶ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط