چیزی برای پنهان‌کردن نداشتم

و البته از هیچ‌کس خجالت نمی‌کشیدم
از اینکه تو #قوت_غالب قلبم بودی
و هنگامی‌که با کنایه می‌گفتتد:
درخت‌های بی‌معرفت
میوه‌هایشان را در حیاط همسایه می‌ریزند،
با تأسف می‌گفتم:
کاش همسایه بودیم!

چیزی برای پنهان‌کردن نداشتم
چیزِ خجالت‌آوری برای پنهان‌کردن نداشتم
و چون رودی زلال
که عزیزترین سنگِ مسیرش را برق انداخته بود،
می‌خواستم دیگران
مرا تماشا کنند و تورا ببینند

رودی #دیوانه بودم
که #طغیان می‌کرد
زنی دیوانه بودم
که شعر می‌گفت
#لیلا_کردبچه
#جین_ایر
#عشق #عاشقانه #تنهایی #تکست_ناب #تکست_خاص #جذاب
دیدگاه ها (۵)

بغض

اولویت

خانم خونه

عاشق توأم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط