:?
دیدگاه ها (۲)

ـِ سِن و سال نیس از یع جایی به بعدحتی تو سِن کممیخ میبندیسرد...

خیلی وقتامآدم دلش واسه اون چیزایی تنگ میشهکه مجبوره وانمود ک...

√ﻣَـﻦ √ﻫـﯿـﭽـﻮﻗـﺖ ﺗـﻈـﺂﻫـﺮ ﺑـﮧ ڪسی ڪہ ﻧـﯿـﺴـﺘـﻢ نمی ﮐـﻨـﻤـ♪♪...

خراب کـه بـشـه دیـگـه هــــــیــــــچــــــوَقـــــــــت دُر...

پارت ۱۹

من قشنگ یادم خدابیامرز پدر بزرگم سالهای خیلی دور چون از اسبش...

گونی را انداختن روی دوششون و شروع کردند به شوخی و بازی با هم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط