#ارکا #بی_تی_اس #کلیپ #ویسگون #عشق #کیوت #تهیونگ #عشق #ویسگو...

باز شدن گره‌های سخت در زندگی

#رمان

#گره_خورده#پارت14_ وای شوشو چه قدر دلم برات تنگ شده بود. دخت...

#گره_خورده#پارت14این جمله را آیه که داشت از پله ها پایین می ...

#گره_خورده#پارت13هر سه نفرمان سکوت کردیم و من با شیرپاکن صور...

#گره_خورده#پارت13با اخم هایی در هم به سمت اتاقم رفتم و آرزو ...

#گره_خورده#پارت12به نشانه تایید سر تکان دادم و آیه با عصبانی...

#گره_خورده#پارت12آیه با شیطنت تند تند ابرو بالا داد و به سمت...

#گره_خورده#پارت11شانه بالا انداختم. کاری بود که شده بود. از ...

#گره_خورده#پارت11امروز روز تعطیلم بود و تصمیم گرفته بودم کمی...

#گره_خورده#پارت10آیه چشم هایش را ریز کرد و با حرص نگاهم کرد ...

#گره_خورده#پارت10* * * * *نیم نگاهی به آیه که بغ کرده روی لب...

#گره_خورده#پارت10اولین باری که روشنک را دیدم،باورم نمی شد که...

#گره_خورده#پارت9 متعجب میان حرفش پریدم _ چی داری میگی روشنک؟...

#گره_خورده#پارت9سرم را در تایید حرفش تکان دادم و بابا اخم ظر...

#گره_خورده#پارت8به آنی اخم کردم و با حرص در ماشین را بستم. ص...

#گره_خورده#پارت8نتوانستم جلوی خودم را بگیرم. بغضم ترکید. نال...

#گره_خورده#پارت7با چشم های گرد شده نگاهش کردم و حامی با دیدن...

#گره_خورده#پارت7اخم کردم و حامی بلند خندید و به سمتم خم شد و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط