#پارت دویست و سی و دو... #کامین ..سه روزی هست که جانان بی هو...

#پارت دویست و سی... #کامین...جانان خواب بود ...رفتم پیش کارن...

#پارت دویست و بیست و نه... #عادل..روزمین نشسته بودم و داشتم ...

#پارت دویست و بیست و هشت... #کامین..با بچه ها بلندش کردیم و ...

#پارت دویست و بیست و هفت... #جانان...با شوق وسایل بچه ها رو ...

#پارت هشتاد و پنج... #جانان...کامین: با سلیقه جانان خرید کرد...

#پارت پنجاه.... #کامین...بعد از رفتن کارین و جانان توی سالن ...

#پارت چهل و نه.... #کامین...وای که داشتم میمردم از خستگی ......

#پارت چهل.... #کامین....کارن: باید راجب سوالی که کردی این جو...

#پارت سی و نه..... #کارنوای که داره سرم میترکه ....این قدر ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط