#هاناهاکیماسو #part29_گفتم که باید بخوری تا زود خوب شی بدنت ...

#هاناهاکیماسو #part28کوک از اتاق با عصبانیت بیرون رفت میله د...

#هاناهاکیماسو #part27هانا دیگه کار نمی‌کرد و وقتشو بیشتر تو ...

#هاناهاکیماسو #part26کوک هانا رو تو بغلش جا کرد یه دستشو دور...

#هاناهاکیماسو #part25+منو نگاه کن کوک آروم سرشو بالا آورد و ...

#هاناهاکیماسو #part24هانا لبخند آرومی زد و جعبه دومی رو باز ...

#هاناهاکیماسو #part23یک هفته بعد روز تولد هانا کوک یواشکی خو...

#هاناهاکیماسو#part22کلاهاشونو در آوردن _خب بستنی چی میخوری؟ه...

#هاناهاکیماسو #part21+آجوما این مال شماست # عا عا فکر کنم از...

#هاناهاکیماسو #part20میسو از اتاق رفت بیرون پسرک به صورت دخت...

#هاناهاکیماسو #part19 _چیزی نیست ولی تازگیا خیلی احساس عذاب ...

#هاناهاکیماسو #part18هانا ملافه اولی که حالا تمیز شده بود رو...

#هاناهاکیماسو #part17دخترک باز هم مشغول کار شد وقتی داشت ظرف...

#هاناهاکیماسو #part16.....مثل اینکه تو اون ویسکی مرگ موش بود...

#هاناهاکیماسو #part15بلاخره بعد از یه مدت هانا سر پا شد هانا...

#هاناهاکیماسو #part14دخترک هنوز چشماش بسته بود کوک از اون شب...

#هاناهاکیماسو #part10هانا رفت و بابا بزرگش و بغل کرد کوک هم ...

#هاناهاکیماسو #part9صبح با حس دل درد شدیدی از خواب بیدار شد ...

#هاناهاکیماسو #part8هانا تو اتاق بود که در اتاقش زده شد +باز...

#هاناهاکیماسو #part7دو روز می‌گذشت و هانا افسرده شده بود و ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط