نیمه های راه دیدم نارفیقی می کنند#دکلمه#شعر#محمد_سلمانی#ممنو...

🌱🍒در محفل شعر آمدم ...و رفتم و...گفتندناخوانده چرا آمد وناخو...

🍒🌱چنان دشوار می دانم شب کوچ نگاهت راکه از آغاز پایان ترا در ...

من و تو میوه‌ی یک شاخه‌ایم و یک ریشهجدا جدا شده‌ایم و سبد سب...

🍒🌱در محفل شعر آمدم و... رفتم و... گفتندناخوانده چرا آمد و نا...

🌱🍒در محفل شعر آمدم و... رفتم و... گفتندناخوانده چرا آمد و نا...

درگیر تو بودم که نمازم به غذا رفت

آنقَدر از مُقابِلِ چَشمانِ تو رَد شُدَمتا عاقِبَت سِتـاره شِ...

شکّ منی، یقین منی، نیستی مگر؟انگاره‌های دین منی، نیستی مگر؟ه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط