دفتر خاطرات..part 11ب‌ات‌:بله منم قبول دارم که دیگه چیز پنهو...

part 10م‌ات: ات یکم آروم باش شاید اصلا اون نباشه تو فعلا برو...

دفترخاطرات..part 8ب‌ات:دخترم پسره از کدوم خاندانه؟_پسر کوچیک...

دفتر خاطرات..part 7_به چی داری فکر میکنی؟ به تو...خیلی وقته ...

دفتر خاطرات..part 6+ات من تا کی میخوایم یواشکی با هم باشیم.....

part 5تصمیمم رو گرفتم نمیخوام بهش دروغ بگم که ازش خوشم نیومد...

part 4وقتی بلند شدم دستم رو دراز کردم که بلند شه معذرت میخوا...

دفتر خاطرات..part 3از وقتی خودشو معرفی کرد معلوم بود از چیزی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط