تو رفته بودی و من تبدیل به ذرات دردی شده بودم که زندگی را مث...

من یک پناهنده ام.بعداز آن روزی که مرا از دنیایت پرت کردی بیر...

پاییز که میشد،رژلب نارنجی میزد...طعم بوسه هایش وسط باران بی ...

من میخواهم همان طره یِ سمجِ موهایت باشم که هی پشت گوش هایت م...

"دلتنگی" در تمام روزهایِ زندگیم،گوشه‌ی قلبم جا خوش کرده...ول...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط