به من لبخند میزنی و هراسان میپرسی روزهای بدون من چگونه است؟ش...

گاهی دچار شده ایم به عشقبه سردرگمیبه ندانم کاری های متعددگاه...

روزهای خوب کودکی ام در خانه ی قدیمی مادربزرگ ؛احوالی خوش داش...

زمانی که به اتفاق خوب نیاز دارماونو بارها و بارها مرور میکنم...

از هیچ بودن های خالی فرار میکنم به چاردیواری خانه ام پناه می...

سالها با خیالت زندگی کردم موهای سفید این روزا بیشتر بهم میاد...

برای چند ثانیه تو موجودیت حرف های ی ادم گم شدمزل زدم به خودم...

چند وقت پیش ب دنبال ادم هایی بودم که حال و احوال شان شبیه من...

🍂 هرچی پاییز جلو میرهدلم بیشتر عکاسی و نوشتن میخاددلم بیشتر ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط