.آزادی شهر از حصارش پیداستاز کینه‌ی چوبه‌های دارش پیداستفردا...

.پایان سال گریه و امّید، آغاز روزهای تحمّل..جز دید و بازدید ...

نه نذر و حاجتی و انتظار معجزه اینه دست راهنمایی ، نه جاده ای...

سفینه پایین آمد، نشست روی زمیننگاه کرد:سرکوچه یک زن غمگیندو ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط