خاکریز دل تو، پشت همین دریا بودقصد کردی بروی؛ بسته ترین در، ...

.به این عکسها خیره شو! خیره شو!زینب آمد اما بابا نیامد ...زی...

رفتیم که شمع ظلمت شب باشیمآغوش گشودیم که در تب باشیمگفتید «م...

گلهای عمه ی ساداتیکی یکی چیدنی شدند#علیرضا_بریری هم دیروز د...

دستی تو را از شاخه ام #چید و نمی دانست #گل_هاپس از #پرپر شدن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط