از خود گریختی و دویدی و من شدیروحی بزرگ بودی و یک‌باره تن شد...

کارهای نکرده بسیار استدوست باید بدارمت فردادر تو باید به جست...

سخت می‌گیرمت در آغوشمکوه آتشفشان شوی حتیفاش گفتم که دوستت دا...

مثل مویی که پس ازباد پریشان شده استکارهای گره افتاده فراوان ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط