روز اول ‌که نامَش را بردم...دلم آرام گرفت و...شیرین‌کام شدم!...

#حسیـن_جـان#پیاده، #اربعین خواب است و رؤیادریغ از یڪ #برات و...

#یارقیه_خاتونمرا دشمن به قصد کُشت می‌زدبه جسم کوچک من مُشت م...

غمگین‌‌ودَرهَمم‌مثلِ‌نوکری‌کهنه‌واکسن‌زده،نه‌پولِ‌هوایی‌رفتن...

دارد تمام می شود آقا عزای توو کم گریه کرده ایم مُحرم برای تو...

سوي شامم مي برند اين كوفيان با شور وشيناي زمين كربلا جان توو...

لشکر کوفه و‌ شام اِسـتاده بهتمــاشای شَـــــه و شــــــهزاده...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط