“باز هم گوشی رو برداشتم.یک لحظه ته دلم گفتم شاید این بار...ش...

بلاخره عروس و داماد وارد سالن شدننگاه همه مهمونا به سمتمون ج...

مطمنم دیگه هیچ ارزویی نداری_من‌خیلی ارزوها دارم هنوزجیمین زد...

_اگه ازش خوب مراقبت کنی اجازه میدم وقتی بزرگ شد با دخترت قرا...

سرمو به نشونه تاسف تکون دادم_پدری که اینقد بی ادب باشه بچه ش...

من مطمئنم جیمین یه چیزی میدونسته به من نگفته...جیمین به سقف ...

بفرسته.......بچگونه دیگه......فقط زودتر......و گوشیو قطع کرد...

خودمو ازش جدا کردم و سرشو اوردم بالا و اشکاشو با استینم پاک ...

اشکام نمیذاشتن ببینمش..._من دیگه میرم...و از کنارش رد شدم......

من ده قلو میخوام فهمیدییییی؟پشت چشمی براش نازک کردم و با سور...

لبخند زدم و دستمو کشیدم رو شکمم...اگه قول‌میدی شبیه بابات شی...

_دیوونه شدی؟+اره دیوونه شدمممم_میگم...میشه یکم از اون شیرینی...

رفتم تو‌ی به کوچه و نشستم زمیندستمو روی قلبم گذاشتم...هنوز ح...

_شب چخبره؟!+کم سوال بپرس دخترخندیدم_خب بگو دیگههههه+نمیگمارو...

بدون اینکه منتظر حرفی بمونم ازش رفتم تو اتاق و رو تختیو قبل ...

دوست‌دارم...💜دستمو روی قلبم گذاشتم...حس‌میکردم دارم خواب میب...

سرمو بالا اوردم با دیدن یونا که روبه‌روم وایساده بود صورتم ا...

برای بار اول بد نیستخورد تو ذوقم..._یعنی چی این حرفت؟!از جاش...

بریم عسلم؟!شوکه شدم...به سوجون نگاه کردم..لبخند روی لبش محو‌...

رفتم داخل...رو تختش دراز کشیده بود و چشاشو بسته بود_میخوام ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط