ز نفت و آتش و آب،بنفشه شد شهیدمیان کشتی آتش، کبوتر شد پدید خ...

چه سازش بود، آب و نفت و آتش را که سوزاند، گلِ نیلوفرِ نسلِ آ...

.می نوشمت جرعه به جرعه می سرایمت واژه به واژه پلک نزن !شعرم ...

نمایشگاه کتاب تهران/ اردیبهشت ۹۵#محمد_عسکری_ساج#شعرآزاد

زمین قفس بزرگی ستماپرنده های مردی پرنده بازو مرگدرِ قفس استک...

باران هم باران های قدیماین روز ها بیشتر خیس اشک میشوم#محمد_ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط