صبح است ساقیا قدحی پرشراب کندور فلک درنگ ندارد شتاب کنزان پی...

ما درس سحر در ره میخانه نهادیممحصول دعا در ره جانانه نهادیمد...

سایه سنگ بر آینه خورشید چرا؟خودمانیم، بگو این همه تردید چرا؟...

تو را سریست که با ما فرو نمی‌آیدمرا دلی که صبوری از او نمی‌آ...

ما بی غمان مست دل از دست داده‌ایمهمراز عشق و هم نفس جام باده...

بیا که قصرِ اَمَل سخت سست بنیادستبیار باده که بنیادِ عمر بر ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط