بیماران مبتلا به سادیسم اعلام حضور کنن! 🔥💀#کیدراما #کیدرامر ...

سانگ وو

#سادیسمی پارت 39 ( آخر ) جونگ..کوک..ک بیداری..؟- منتظر بودی...

#سادیسمی پارت 38و آت و برگردوند .. و رفت روش ... وایساد و به...

#سادیسمی پارت 37- واقعا حتی .. این موضوعی که من پسر عموتم؟ +...

#سادیسمی پارت 36آت رو به سرعت .. بغل کرد و از اونجا برد .. ت...

#سادیسمی پارت 35آت هنوز سرش پایین بود و داشت گریه میکرد ...ج...

#سادیسمی پارت 34هانول شروع کرد ..≥ خب .. آت به نظرم تو هم خی...

#سادیسمی پارت 33جونگ کوک هنوز تو راه بود بهش گفته بودن تنها ...

#سادیسمی پارت 32با زنگ زدن به دستیارش .. بهش گفت .. بادیگارد...

#سادیسمی پارت 30جونگ کوک با برداشت لباس .. به سمت آت رفت .. ...

#سادیسمی پارت 29 صداشو خفه کرد ..آت انقد گریه کرده بود که چش...

#سادیسمی پارت 26و درو بست ..به اطراف اتاق نگاهی انداخت ولی چ...

#سادیسمی پارت 25کنار آت دراز کشید و .... آروم از پشت کمرشو گ...

#سادیسمی پارت 24قبرتو کندی..* جونگ کوک با نزدیک شدن بهش .. د...

#سادیسمی پارت 23منم کنجکاو بود به خاطر همین ( آروم )- خب تو ...

#سادیسمی پارت 22جونگ کوک با گفتن...- پاتو از اینجا بیرون بزا...

#سادیسمی پارت 21آت ترسیده بود ولی میخواست حقیقت رو بفهمه... ...

#سادیسمی پارت 20بلاخره بعد از کلی فکر کردن به سمت اتاق مشترک...

#سادیسمی پارت 19به کشتن میدادن ..ولی وقتی گلوله به قلب .. پد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط