چشمانت داستانی‌ست پرماجرا...همچون کتاب‌های پرهیجان دوران نوج...

💭بارها خواسته ام به زبان بیاورمکلمات را به رقص درآورده‌امقاف...

دریغا چه سخت می‌گذردروزهایی که نامَش را زندگی‌ گذاشته‌ایم.تا...

زمستان های بی‌تو بی‌رحمند...می‌ببینن سرمای بهمن را چه طاقت ف...

حکایت پاییز است عشقی که میان ما سایه افکنده ... تصویری غمگین...

تو را نمی‌دانم امّا من دوستت‌دارم!حضورت را ندارم امّا به رسم...

کاش تو اینجا بودی...مقابلت می‌نشستم و غرق نگاه دریائیت می‌شد...

زمستان های بی‌تو بی‌رحمند...می‌ببینن سرمای دی را چه طاقت فرس...

زیباست دوستداشتنت را میگویم حال آدمی را خوب میکند شبیه خرمال...

زیباست دوستداشتنت را میگویم حال آدمی را خوب میکند شبیه خرمال...

باید این‌بار قلم را طور دیگر برایت به رقص درآورم.تا بدانی چو...

مرداد شاید داستان عاشقی‌ست که قلبش لبریز از حسرت شده است.حسر...

چشمانت داستانی‌ست پرماجرا...همچون کتاب‌های پرهیجان دوران نوج...

باران متوقف شدهدیگر خرداد، رخ‌داد آمدنی نیست و شکوفه‌ای بندِ...

کجا رفته‌اند دخترانی که تا به خودشان نیامده به اجبار در باتل...

دلتنگ که می‌شوم معلق می‌مانم میان مشتی خاطرهکه سراسر حسرت اس...

فرانسه به قهوه‌هایش معروف است،هندوستان به عاشقانه‌هایش...و م...

شب ها زمانِ کودتای دلتنگی،آواره‌ی خیابانهای بی دلبر میشوم!ان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط