انتهای دوست داشت

تو بیشتر از من عمر خواهی کرد

یک عصر در چهارباغ

فلسفه ی من این نیست که «من چرا هستم» فلسفه ی من اینه «تو چرا...

سکوت

ای داد...ای داد...ای داد...تمام لحظه هایی که منمنتظر آمدنت ب...

هجوم خاطره ها

کجایی...

بعضی وقتا که خیلی نیستی دلم میخواد قهر کنم...اما بعد یادم که...

«حَدِّثْنی؛ برایم قصّه بگو.»#به_وقت_جنون

آسمان ابریست

حیثیت عشق

من را گریه کن...شاید کم شود اندوه نبودنت...و باز شود راه نفس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط