خآرِ کیجا...

خورشید زندگیم

ما را برای گریه سر آستین بس است...

من به دنیا اومدم عاشق بمیرم...

سردرگمم

تو رفتی ندیدی چی به سرم اومد

رفیق بی کم و کاست

غریبه شدیم...

امروز تولد منه...

رفیق...

من کز شکوه روسری ات کم نمی کنم...

به غیر از من ...

یکی مثل تو...

مازندران❤

خلاصه مثل مترسک گذشت زندگی من...

حلالم کن که از سر چشمه ی من تشنه تر رفتی...

تیرم به خطا می رود اما به هدر نه...

هیچ درخور زیباییت نیستم...

خودم کمتر از تو نفس می کشم | که سهم هوامو ببخشم به تو…

لابُد دوست دارم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط