پنداشتی که کوره ی سوزان عشق مندور از نگاه گرم تو خاموش می‌شو...

دوستت دارم من به خدا

بر دو جهان نمیدهم یک سر تار موی تو

اگر جان بخوانم ترا راست گفتم

خواهم که با تو باشم

آه ای عزیزترین

تماشایت داروی بیماری عشق

خدایا به امید تو

کجایی که به فریادم رسی

یاد ما باش

عاشقتم به خدا

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط