#پارت70رادوین:خب راستش من میخام برم سیدنی صبح پروازدارم+خب،م...

#پارت69دیگه داشتم گیج میشدم،واسه همین گذاشتمش کنارتااز هر ات...

#پارت68یشیم:داداش این خره هااااکرم:ادمش میکنمیشیم:وحشیه هااا...

#پارت67با این حرف همه برگشتن سمتم سهیل گفت:کیانا حداقل میزاش...

#پارت66بعد از این که با کرم حرف زدیم رو کردم به جمع و حواسمو...

#پارت65+خب میشنوم...کرم:نمیدونم چرا و برای چی یهویی نظرت عوض...

#پارت64همینطور داشتم با خودم حرف میزدم،یهو که سرمو بلند کردم...

#پارت63+تو چرا اینجانشستی؟برگشت سمت منو گفت:منظورت چیه چرا ا...

#پارت62هاج و واج سر جام وایساده بودم به مسیری که کرم رفت نگا...

#پارت61اون شب گذشت و منم همون موقع داخل بغل کیان خواب رفته ب...

#پارت60وقتی رسیدیم کمپ مستقیم رفتم داخل اتاق و محکم درو باز ...

#پارت59ولی قبل از این که بیوفتم حس کردم یه چیزی گرفتم و مانع...

#پارت58پسره الاغ،یکی نیست به منه خر بگه میزاشتی هر گوری دلش ...

#پارت57وقتی اماده شدم و رفتم داخل محوطه کل بچه ها اونجا بودن...

#پارت56کیان:کـــــــــیــــــــــانــــــــا،چیکار میکنی؟؟حا...

#پارت55جولیا:خب برو بچ کجا بریم گردش خوش بگذرونیم؟؟؟هرکی یه ...

#پارت54وقتی از خواب بیدار شدم صدای کسی نمیومدم حتما رفتن گرد...

#پارت53همینطور نشسته بودیم که یهوسهیل گفت:بخدا این جمع ارامش...

#پارت51دوماه از نامزدی منو کرم میگذره داخل این دوماه هیچ اتف...

#پارت۵۰ #loveintime #پارت۵۰خلاصه به هر بدبختی بود اون شب تمو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط