part:5سونگمین که یکی از مشاوران انجمن خدایان عناصر بود بعد ا...

part:4- اونوقت با چی میخوای منو ببری نکنه میخوای منو تا اتوب...

part:3- چی خدای آب؟ حتما فیلم‌های تخیلی زیاد نگاه می‌کنی پسر...

part:2دوباره پاهاش اون رو به سمت رودخونه کشونده بودند. دوبار...

قدم‌هاش رو تند‌تر بر می‌داشت تا زودتر خودش رو به محل کارش بر...

Last part:-خب یعنی چی؟تهیونگ با بی قراری پرسید. اما جوابی نگ...

Part:96چند لحظه بعد هر چهار نفر بیرون خونه‌اس که دیگه چیزی ا...

Part:95امیلی، میونگ‌دا رو در حالی که با یک اسلحه به سمت پدرش...

Part:94امیلی سریع خودش رو جمع کرد و سعی کرد تا چیزی بروز نده...

Part:93صبح روز بعد، طبق نقشه‌ای که چیده بودند همه حاضر در اس...

Part:92بعد از رقص دلنشینی که دو نفر داشتند با لباس‌هایی که ب...

part:91بعد چند روزی سر کردن در گشتی، به مقصد بعدی یعنی جزیر...

part:90با وسواس نگاهی به اطراف انداخت تا مبادا کسی او را ببی...

Part:89ردی که داشت از قلبش نشات می‌گرفت. احساس ضعیف بودن و ن...

Part³^کراش^

Part:88باد ملایم مو‌هایش را در هوا می‌رقصاند. گویی گذشته‌ای ...

part:87چند روزی از آن ماجرا گذشته بود و همچنان در حال طی کرد...

part:86پسر بدون اینکه حرفی بزنه، نگاه کردن رو انتخاب کرده بو...

devil in the seoul_p9

devil in the seoul_p8

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط