پارت ۱۰۳ رمان کت رنگی #جونگکوکمتعجب نگاهم میکرد .. سومی: چرا...

پارت ۱۰۲ رمان کت رنگی #سومیمن: ازم دور شو !! من لیاقت تورو ن...

پارت ۱۰۱ رمان کت رنگی فصل دوم #تهیونگ راست ازم یه چیزی رو مخ...

پارت ۱۰۰ #جویی بعد از ساعت ها گشت زدن توی دانشگاه برگشتیم به...

پارت ۹۹ #تهیونگ بعد از اینکه مطمئن شدم رفت توی اتاقش رفتم تو...

پارت ۹۷ #جونگکوکخیلی کنجکاو بودم بدونم چی گفت به فرانسوی! رف...

پارت ۹۶#سومیمن: ترافیک بود ببخش کوکی خیلی معطل شدی ؟کوکی: اص...

پارت ۹۵چهار روز بعد ! #تهیونگ رسیدیم به یه فرودگاه شخصی ! یه...

پارت ۹۴#جونگکوکخس خس صداش که از شدت گریه این طوری شده بود رو...

پارت ۹۳#سومی استاد اومد توی اتاق خیلی هول کردم ولی سریع خودم...

پارت ۹۲#جونگکوک تقریبا ساعت ۷ شب بود که بعد از تمرین توی کمپ...

پارت ۹۱ #جوییمن: تهیونگ!! دیگه منو اون طوری صدا نکن ! تهیونگ...

پارت ۹۰#سومی میدونستم اون واقعا به امنیت من فکر میکنه . صبحا...

پارت ۸۹#تهیونگ من: جویی !! منو اذیت نکن ! شوخی میکنی دیگه ؟!...

پارت ۸۸#تهیونگ کارامو کردم و سوار ماشین کمپانی شدم و راه افت...

پارت ۸۷#جونگکوک نگاهش رو ازم برداشت و با سرعت تموم رفت توی ح...

پارت ۸۶#سومیاحساس بدی داشتم . لباسام کثیف بودن. از اینکه جای...

پارت ۸۵#جونگکوکتوی بغلم بود. دستش گذاشته بود روی کمرم ولی بع...

پارت ۸۳ #سومیمن: کوکی دیگه توی کمپانی منو نبوس ! کوکی: دست خ...

پارت ۸۱ ( بخش دوم ) #جونگکوکجوابم رو نمیداد و گریه میکرد .. ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط