PROF DARK

من مردم 😶😵🪦#V 👽#savi 😻💜🌈👽#DARK_LIKE_BLACK

#DARK_LIKE_BLACKpart 67رکیتا:چشمام رو به سختی باز کردمخوشبخت...

#DARK_LIKE_BLACKpart 66بهم اهمیتی نداد و سنگ رو به سمت نور پ...

#DARK_LIKE_BLACKpart 65 + عوضی این چ شوخی مسخره ای بود + خف...

#DARK_LIKE_BLACKpart 64 + ته ب نظرت اون تو خوراکی هست & نه ...

#DARK_LIKE_BLACKpart 63& وااااه عجب باتلاق سمجی بود!_ اسمش ب...

#DARK_LIKE_BLACKpart 62هنوز داشت به دیوار نگاه میکرد پرسیدم ...

#DARK_LIKE_BLACKpart 61 + رکیتا اینو ببین + چیو ؟ + چشماتو ...

#DARK_LIKE_BLACKpart 60 « فلش بک » رکیتا : با گریه ب سمت ماش...

#DARK_LIKE_BLACKpart 59مارنی : انقدر رکیتا با کار هاش مغز من...

#DARK_LIKE_BLACKpart 58سانهی :مارنی بعد از اینکه از آسانسور ...

#DARK_LIKE_BLACKpart 57جیمین:نمیدونستم چند ساعته که اینجا گی...

#DARK_LIKE_BLACKpart 56گوشیو قطع کردم و چراغ قوشرو روشن کردم...

#DARK_LIKE_BLACKpart 55جیمین:منتظر موندیم تا آسانسور برسهتنه...

#DARK_LIKE_BLACKpart 54رکیتا :میا و جین رفتن طبقه ی بالا منو...

#DARK_LIKE_BLACKpart 53رفتیم طبقه ی اول که همش خوراکی بود خو...

#DARK_LIKE_BLACKpart 52تا چند دقیقه بعد رفتن مارنی همه سکوت ...

#DARK_LIKE_BLACKpart 51میا : مث جن زده ها به سمت مارنی برگشت...

#DARK_LIKE_BLACKpart 50وقتی رسیدم بالا به سمت نشیمن نگاهی ان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط